اندکی از احوالات من

اره تعجب نکنین.خود خود خودمم.دارم پست میذارم

اکنون یه اهنگ شاد افغانی از گوشی من پلی شده و جمعیتی از خواهران در مقابلم مشغول دنس هستن.

خلاصه جونم براتون بگه بعد از پست جنجالی قبلی پیمان اومد گفت خیلی دختر بدی هستیو فک میکردم باهوشی و فلانو بیسان.دیگم نیومد وبم خخخ ولی امیدوارم خوش باشه با زن و بچش!!

یسری لطف و محبت در قالب کامنت ازتون دریافت کردم که شدیدا باعث شده هم شمارو هم این وبو دوست داشته باشم. یه مهمان جدیدم اینجا داره, از همین تریبون بهش خوش امد میگیم.

امشب بعد دو هفته از خونه نازگل اومدم دل تو دلم نیست امشب تنهاس.از یه طرفم فردا مدرسس و خودتون میدونین روز اول بعد از تعطیلات چه حسی داره!!از استرسای این دوران نگم براتون که باعث ریزش موی شدید, تعداد زیادی جوش و روان ناارامم شده. همشم بخاطر طلاق نازگل, غصه های مامان و دعواهای بوجود اومدس.

البته این وسط من یه دوست سرشار از انرژی مثبت دارم که در کنارش دارم با خودم تمرین میکنم همیشه اروم باشم و همینجورم شده.میخوام توی درسم خیلی قوی تر بشم و بتونم امسال با معدل 1/3 یا حتی بهتر قبول شم.در کنارش اموزش زبان المانی به ارامشو دنبال میکنم و اگه خدا مرا از گشادی برهاند قراره باشگاهم ثبت نام کنم.خدایا اینجا ازت میخوام باشگاه ارزون باشه, بخدا پول ندارم

امروز امیر رفت کلاس اول دلبر کوشولوی ناناز من. من بخاطر دلبرم از دور روز مدرسم زدم که افتخار همراهی با ایشونو داشته باشم. اگه بشه براتون عکس دلبرجانو میذارم و البته به همراه عکسی از خودم خخخ

پ.ن. اومده بودم یه پست غمگین بذارم چس ناله کنم دیدم همش واقعا مثبته به جز حال بعد از سفر و روز اخر تعطیلات!!!!!!!

پ.ن. متنفرم از گروهای المانی هم میرم حداقل پنج نفر ادعای عاشقی میکنن که تهش در میاد به همه کردن.من از این نوع رابطه ها و حرفا متنفرممممممم

پ.ن. اها اینم براتون بگم, تو جشن کارنامه در حالی که بیش از 150 نفر ادم نشسته بود و خیلی شلوغ بود, مدیر مدرسه گفت بحث جنجالی و داغ امروز ما زاقا هست(اسم المانی من) بعد گفت زاقا درحالی که چندسال بیشتر نیست اینجاست تونسته مقام اول ریاضی رو بیاره وکلی تعریف و تمجید دیگه حیف نمیشه ویدئو رو بذارم.100 یورو هم جایزه داد که هنوز به خودم نرسیده دادمش به کسی!

اندراحوالات شما و من

اندکی از احوالات من

ادامه کسشرات پست قبل!